گزارش جلسه علی باقری با مدیران رسانه ای*
کد خبر: 13071

گزارش جلسه علی باقری با مدیران رسانه ای*

علی باقری:
اول مقدمه ای عرض میکنم بعدن به اصل بحث وارد می شوم. ما با یک واقعیت داخلی و بین المللی مواجه بودیم و هستیم. وقتی دولت جدید شکل گرفت یکی از اولین مسائلی که مطرح بود که باید در موردش تصمیم گیری می شد مذاکرات بود. دولت اما مذاکرات را به مسئله اصلی و اول تبدیل نکرد. البته به طور جدی دولت به مسئله توجه کرد و حتی خود رئیس جمهور به طور جدی درگیر ماجرا بود. آقای رئیسی خودش به من میگفت هر موقع شما کاری داشتید مستقیم به خود من زنگ بزنید. با این حال این موضوع به مسئله اصلی کشور به جهات اقتصادی و رسانه ای و سیاسی و … تبدیل نشد. این معناش بی تاثیر بودن تحریم ها نیست اما یک مدیریت بود که انجام شد.
انصافا دولت اقدامات مهمی در حوزه سیاست خارجی انجام داد. شما وقتی تحت شدیدترین تحریم ها قراردادهای بلند مدت با روسیه و ونزوئلا و … می بندید خیلی اتفاق مهمی است. قطعا می توانستیم بهره برداری بیشتری داشته باشیم.

دولت اعتماد به نفس بالایی هم دارد. در همین ماجرای ارز 4200 تومانی خیلی ها به ما گفتند که به دولت بگوییم اجرای این طرح به دلیل تبعات آن روی مذاکرات کنار بگذارد. ما که چنین چیزی نگفتیم، دولت هم با اقتدار این طرح را اجرا کرد و نتیجه اتفاقا این بود که اثر مثبت گذاشت روی مذاکرات. مورا در یکی از مکاتباتش اذعان کرد که ما متوجهیم که دولت شما در این شرایط طرح مهمی را اجرا کرد و هر کشور دیگری بود احتیاط می کرد. البته این حرف ادامه نداشت ولی یک اعتراف بود.

نکته دیگر اینکه هر کنش و واکنش ما می تواند بازخوردی داشته باشد. مثلا در دور قبل می گفتند موشک ها روی مذاکرات اثر گذاشت و … در این دولت ما هیچ توصیه ای نکردیم که چنین اتفاقاتی نیافتد. هر زمان هم از ما پرسیدند ( مثلا در ماجرا پرتاب ماهواره خیام) ما پاسخ دادیم اتفاقا چنین مسائلی برای ما فضا باز می کند. لذا در این دوره موشک زدیم و سپاه رسما اطلاعیه داد و اعلام کرد ما زدیم.

مسئله بعدی ابتکار عمل های هوشمندانه در حوزه صنعت هسته ای بود. تارگت 60 درصد اتفاقی بود که بسیار موثر بود. در متن آمده که اورانیوم تارگت 60 درصد داخل ایران می ماند.

نکته دیگر مقابله به مثل هوشمند، به موقع و موثر است. در همین تحریم هایی که 6 یا 7 کشتی و تعدادی از اشخاص تحریم شدند مورا پیام داد که این تحریم ها در چارچوب برجام برداشته می شود اما ما گفتیم مسئله مهمی است و ما در نظر میگیریم. من زنگ زدم به آقای شمخانی و گفتم ماجرا را؛ ایشان هم با آقای اسلامی صحبت کرده بودند. وقتی تحریم ها اعلام شد کمتر از یک ساعت تزریق گاز به 500 سانترفیوژ انجام شد.

یک مسئله بعدی هم اینکه ما واقعا در مذاکرات به ضرب العجل های طرف مقابل بی اعتنا بودیم. من یک بار دقت کردم دیدم 11 بار ضرب العجل داده شد و ما اصلا اعتنا نکردیم و اتفاقی هم نیافتاد و کار پیش رفت. یک بار رابرت مالی ضرب العجل داده بود که یا این مورد را میپذیرید یا من از مذاکرات می روم. رفتن او هم واقعا معنای مذاکرات را از بین می برد اما اعتنایی نکردیم. مالی هم جایی نرفت.
مورد دیگر قانون مجلس بود که این قانون راهبردی برای ما یک ظرفیت باز کرد برای مذاکره و اتفاق خوبی بود.

موضوع دیگری که دوستان انتقاداتی داشتند مسئله رسانه ای شدن مسائل مذاکرات بود. من سرباز نظام بودم تا ماموریتی را پیش ببرم. مذاکرات مسئله کشور است و بعدن مسئله مردم. یعنی نتیجه اش برای مردم است. ما نباید این را مسئله مردم می کردیم. رسانه ای شدن لحظه به لحظه مذاکرات به دشمن فضا می داد. از طرفی به من هم انتقاد می شد و فشارها برای چیزی که هنوز قطعی نبود و در حال مذاکره است افزایش می یافت. پس دوتا مسئله است: اول اینکه موضوع مذاکره نباید موضوع جامعه بشود و دوم اینکه بده بستان در خود مذاکره بهم میخورد. نمونه این موضوع مسئله FTO بود که اسرائیلی ها خواستند یک حالی از بایدن بگیرند و علنی کردند. اتفاقی که افتاد این بود که وقتی ما در رسانه حرف نزدیم رابرت مالی هم دیگه حرف نزد. البته ما عرصه رسانه را ترک نکردیم. هر روز یک گزاره برگ توسط وزارت خارجه آماده می شد و باید در اختیار رسانه ها قرار میگرفت که اگر قرار نگرفته این مشکل به ما بر میگردد و انتقاد به جایی است.

اما کمی از محتوای مذاکرات بگوییم

مذاکرات موشکی و نظامی و منطقه ای از مطالبات طرف مقابل بود. گفت و گوهای منطقه ای را به طور جدی تا اسفند سال قبل پیگیری می کردند. 3 کشور اروپایی به طرز عجیبی با هم هماهنگ عمل می کردند. انگلیس شروع می کرد و پاس می داد به فرانسه و او هم پاس می داد به آلمان. به طور بسیار سنگینی این را پیگیری میکردند.
یک مسئله دیگر هم که بسیار برایشان اهمیت داشت مسئله گریز هسته ای بود. جالب بود که میگفتند آن مدت زمان هایی که در برجام گنجانده بودیم از این جهت بود. من بهشان گفتم شما از کجا این برآوردهای زمانی را تعیین کردید که گفتند محرمانه است.

یک نکته دیگر اینکه قرار بود 8 سال و نیم بعد از برجام قرار بود که IR6 را آغاز کنیم و بسازیم. اما الان نه تنها ساختیم بلکه تولید انبوه کردیم و به 20 درصد و 60 درصد هم رسانده ایم. در مذاکره ما گفتیم که نابودی این سانترفیوژها خط قرمز ماست. با کش و قوس های فراوان بنا شد که همه آنها حفظ شود. طرف مقابل پذیرفت که ما این ماشین ها را انبار کنیم و هر زمان لازم شد بتوانیم به سرعت آنها را دوباره نصب کنیم. آنها گفتند در نطنز نباید نگهداری شود. باز هم ما مخالفت کردیم. چون هم انتقال زمان بر بود و هم معلوم نبود در حین انتقال هزار و یک مشکل پیش بیاید. بالاخره آنها پذیرفتند حرف ما را. اینجا نقطه ثقل اصلی تضمین شد. یعنی برگشت پذیری به هنگام.

یک نکته در مورد تضمین عرض کنم. تضمین باید جوری باشد که اختیار استفاده از آن ابزار در اختیار ما باشد. وگرنه دیگر تضمین نیست. این اتفاق افتاد و الان برگرداندن این دستگاهها در اختیار ماست.

مسئله ای که وجود دارد آمریکایی ها زمانی این احساس را کرده بودند که نظام ایران کارش تمام است. با این تحلیل آمریکا خارج شد تا بتواند یک فشار سنگین بیاورد و کار یکسره شود اما این تحلیل غلط بود. به هر طریق اگر ما تشخیص دهیم آمریکایی ها از دوباره از برجام خارج شده اند اختیار استفاده از این دستگاهها در اختیار ماست و ما می توانیم به سرعت برگردیم. بند 26 برجام که ما همین الان هم به آن استناد می کنیم اینجا کارساز است.

در مسئله هسته ای ما 4 رکن اساسی داریم: اول ماشین ها که گفتیم شرایط حفظ و انبار شدنشان را. دوم زیرساخت ها: تا اوایل اسفند طرف مقابل به طور جدی دنبال این بود که سکوهای بتنی که ماشین ها روی آنها سوار می شوند باید جمع آوری شود( همان اتفاقی که طبق برجام در فردو جمع آوری کردیم). در نهایت جمع آوری زیر ساخت ها را ما نپذیرفتیم. سوم:اورانیوم طبیعی: بنا شد طبق آنچه در برجام بود اورانیوم غنی شده بالای 3.6 را از کشور خارج کنیم و ما به ازای آن 250 تن اورانیوم طبیعی بگیریم. در دور قبلی ما به ازای تحویلی به ما 130 تن بود. رکن چهارم: دانش و تحقیق و توسعه: که ادامه پیدا می کند.

در مسئله تحریم ها برجام به طور کامل محقق می شود با این ملاحظه که تحریم های بیشتری گنجانده شده و امتیازات بیشتری گرفته ایم. در برجام 5 فرمان اجرایی رئیس جمهور بود که برداشته می شود و این بار هم اتفاق می افتد. 5 فرمان اجرایی هم در دوره ترامپ بود که آنها هم برداشته می شود. یکی از فرامین اجرایی ترامپ که موسسات و نهادهای عمومی و اقتصادی را شامل می شود هم موضوع مهمی است که با فشار بالا به طرف مقابل تحمیل کردیم. طبق این فرمان اجرایی آستان قدس، ستاد اجرایی فرمان امام، ستاد مشترک، کمیته امداد، بنیاد مستضعفان و …. که 150 مجموعه اقتصادی و 17 بانک را شامل می شود و تحریم بود از تحریم خارج می شود.

تحریم تسلیحاتی هم که در سال 1400 آقای عراقچی می گفت آمریکایی ها گفتند بررسی می کنیم اما وقتی جنگ غزه پیش آمد گفتند بر نمیداریم ولی در نهایت پذیرفتند که برداشته می شود. اما مسئله این بود که اینها مدعی بودند که ریشه اینها هسته ای نیست و نباید در متن توافق بیاید. در توافق هم نباشد نمی توان از ساز و کار توافق برای شکایت و … استفاده کرد.
مسئله FTO هم اینجور شد که اواخر بهمن و اسفند مالی به مورا گفت که من می خواهم مستقیم گفت و گو کنم. من نپذیرفتم و گفتم که کاغذ رد و بدل شود. همین شد. مالی نوشته بود که ما حاضریم FTO را برداریم ولی شما باید در مقابل سنتکام را از فهرست سازمان های تروریستی بردارید. پاسخ ما این بود که این مسئله در اختیار دولت نیست و مجلس باید تصمیم بگیرد. دوباره گفتند پس حداقل 60 نفر از مقاماتی که شما تحریم کرده اید ( از افرادی که در شهادت حاج قاسم درگیر بودند) از تحریم خارج کنید. ما باز پاسخ دادیم این هم در اختیار دولت نیست و مجلس باید انجام دهد. بار سوم گفتند ارتباطی ( خط سرخ) میان نیروی دریایی آمریکا و ایران در خلیج فارس شکل بگیرد.

این مورد را هم نپذیرفتیم. بار چهارم گفتند سخنگوهای وزارت خارجه ایران و آمریکا یک متن مشترک بخوانند با این مضمون که در چارچوب برجام توافق شد تلاش کنیم تعامل داشته باشیم و از صدمه به شهروندان یکدیگر خودداری خواهیم کرد. معنای این حرف این بود که عملا انتقام حاج قاسم منتفی است. باز هم ما نپذیرفتیم.

در سفر اول مورا به تهران (اردیبهشت)، مورا گفت که انسداد ایجاد شده و شما بیاید ما به ازای حذف FTO را بگویید. یا حداقل بگذارید برای بعد از برجام. یعنی بعد از توافق روی آن بحث کنیم. ما گفتیم ما به ازای آن تضمین و تحریم ها را می خواهیم. و البته قبول میکنیم بعدن در موردش بحث کنیم. این 3 سال و عدم تسری تحریم های سپاه محصول همین شد. 2 و نیم سال بعلاوه 6 ماه را قبول کردند.
در مورد قوانین تحریمی آمریکا مثل آیسا و کاتسا و … گفتیم باید بگونه ای عمل شود به تعهدات آمریکا ضربه نزند. عملا راهش ویو است. آمریکایی ها متعهد شدند که پاتریوت و کاتسا و … به گونه اجرا شود که به تعهدات آمریکا ضربه نزند در غیر این صورت برجام نقض می شود.
زمان بندی توافق:
4 زمان اصلی در این توافق وجود خواهد داشت:
روز جمع بندی: وزرای خارجه نهایی می کنند و امضا می شود. از همین روز 3 فرمان اجرایی ترامپ ویو می شود و نه لغو. همان نهادهای اقتصادی و 17 بانک هم در این روز از تحریم خارج می شوند.
روز تایید: 60 روز بعد از روز جمع بندی می رسیم به روز تایید. این 60 روز برای آن است که مجلس در کشور ما و طرف های مقابل کارهای لازم را انجام دهد و هر آنچه لازم است تصویب کند. عملا به جهت تصویب مجلس این 60 روز به درخواست ما گنجانده شد.
روز باز اجرا: 60 روز بعد لحظه ای است که اجرای برجام به طور کامل آغاز می شود. 7 روز قبل از روز باز اجرا ما طی نامه ای اعلام می کنیم که ما موافق باز اجرا هستیم و آماده ایم که کار را شروع کنیم. این روز از این جهت روز باز اجرا نامیده شد که بناست همان برجام دوباره شروع به کار کند. در این روز آن فرامین اجرایی که ویو شده بود به طور کامل لغو می شود.( نکته دیگر اینکه مواد هسته ای ما قبل از روز باز اجرا در ایران است و خارج نمی شود)
روز تکمیل: 45 روز بعد از روز باز اجرا همه طرفین باید اجرای تعهدات خود را تکمیل کرده باشند.
راستی آزمایی:
زمان راستی آزمایی ابتدا 24 ساعت بود. بعد شد 30 ساعت و وقتی ما تحویل گرفتیم شده بود 48 ساعت. ما با وزارت نفت و بانک مرکزی صحبت کردیم و گفتند واقعا شدنی نیست. طبق تدبیری که شد از روز جمع بندی که تحریم برخی نهادهای اقتصادی و 17 بانک برداشته می شود ما میتوانیم راستی آزمایی را تا 4 ماه بعد انجام دهیم. از طرفی از فردای روز تایید تا روز باز اجرا هم فرصت اصلی راستی آزمایی است.

اگر ما راضی نبودیم 7 روز قبل از باز اجرا نامه میزنیم و مثلا میگوییم فلان موضوع حل نشده و توسط هماهنگ کننده می رود در جلسه کمیسیون مشترک ( کمیسیونی که هنوز آمریکا عضو آن نیست) و تصمیم گیری می شود. نکته این است که کمیسیون همه چیز اجماعی است و اگر ما موافقت نکنیم عملا تصمیم اتخاذ نمی شود. 16 محدودیت وجود دارد که همه اجماعی است به جز یک مورد آنهم موردی است که آژانس اعلام می کند دسترسی داشته باشد و ما نمی دهیم و اینجا اجماعی نخواهد بود. لذا برگشت پذیری از روز باز اجراست.

در مورد آژانس یک اتفاقی افتاد. ما باید دو مسیر میرفتیم: یک مسیر فنی و یک مسیر سیاسی. مسیر فنی همان سازمان انرژی اتمی ما با آژانس گفت و گو می کرد و مسیر سیاسی هم همین مذاکرات ما با این اراذل و اوباش بود.
اما در حین مذاکره آژانس سوال پرسید و سازمان جواب داد و مدیر کل آژانس نامه نوشت به شورای حکام و قطعنامه علیه ما صادر شد. ما این موضوع را تبدیل به فرصت کردیم. به آنها گفتیم دیگر نمی شود به شما اعتماد کرد. به هر حال کار کشید به دوحه و در دوحه قرار شد تاریخ های عوض شود. یعنی تاریخ سوال و پاسخ و گزارش مدیرکل به شورای حکام تغییر کند. ابتدا مورا می گفت به ما ربطی ندارد و شما خودتان باید با آژانس این مسئله را حل کنید ولی در نهایت پذیرفعت که خودش میدان دار بشود و ارتباط بین این موضوعات برقرار شود. 3 عبارت گنجانده شد. یک عبارت در بخش تصمیم و دو عبارت در ترتیبات اجرایی.

در مورد اسنپ بک هم چون در برجام آمده است و هم در قطعنامه 2231 نمی شود که کلا حذف کنیم. فقط بنا شد کمی این ابزار رو معقول تر کنیم. قید و شرط آوردیم که این اتفاق زمانی ممکن است که مبتنی به گزارش آژانس باشد. اگر کشوری هم به طور نامعقول اسنپ بک کرد بقیه کشورها باید اقدام او را جبران کنند.

نکته مهم این است که طرف مقابل تا پایان دوره اول بایدن قطعا از برجام خارج نخواهد شد. از طرفی اگر فردای انتخابات آینده رئیس جمهور آینده بخواهد از برجام خارج بشود طبق توافق باید 3 سال بگذرد و این با 2 و نیم سال آینده دوره بایدن می شود 5 و نیم سال.

تبادل زندانی هم در زمان آقای عراقجی نهایی شده بود. یک سند هم در زمان ما نهایی شد و آماده ایم اجرا کنیم. خود آمریکایی تعلل کردند و موکول شد به آینده.

دیدگاه تان را بنویسید