بیماریهای قلبی و سرطان صدرنشین مرگومیر ایرانیان
بررسی سالنامههای آماری سازمان ثبت و احوال نشان میدهد بیماریهای قلبی و سرطان صدرنشین مرگومیر ایرانیان است.
به گزارش خودکارنیوز، بررسی سالنامههای آماری سازمان ثبت و احوال نشان میدهد در آخرین گزارشی که این سازمان دلایل مرگومیر ایرانیان را به تفکیک اعلام کرده، مربوط به سالنامه آماری سال 1397 است. بر اساس سالنامه آماری سازمان ثبتاحوال کشور در سال 1397 از کل مرگهای ثبتشده در این سال، پنج دلیل عمده مرگومیر عبارتند از بیماریهای قلبی و عروقی با 38.6 درصد، سرطانها و تومورها با 11.3 درصد، بیمارهای دستگاه تنفسی با 9.8 درصد، حوادث غیرعمدی با 1.7 درصد و بیماریهای عفونی و انگلی با 4.7 درصد که مجموع آنها 71.5 درصد از مرگومیرهای به ثبت رسیده را شامل میشود. سهم این دلایل که بیشترین فراوانی در مرگهای ثبتشده را دارند به همراه سایر دلایل که شامل موارد نامعلوم نیز هست در نمودار نشان داده شده است.
نکته جالبتوجه آنکه فراوانی علل مرگومیر در استانهای کشور به نسبت شرایط اقلیمی، سبک زندگی، ویژگیهای ژنتیکی و... متفاوت است و برخی بیماریهای منجر به مرگ در برخی استانها از مهمترین علل فوت ثبتشده است. بهعنوانمثال بیماریهای قلبی و عروقی در استان خوزستان با 47 درصد، انواع سرطانها در استان مازندران با 15.3 درصد، بیماریهای دستگاه تنفسی در استان کرمان با 15.5 درصد و بیماریهای عفونی و انگلی در استان قم با 10.6 درصد بیشترین سهم مرگومیر را میان سایر استانها دارند.
بهطور خلاصه مرگومیر بیماریهای تنفسی در استانهایی مانند کرمان، تهران، خراسان، البرز و سرطان و انواع تومورها در استانهای مازندران، سمنان، آذربایجان غربی و بیماریهای عفونی در استانهای قم، یزد و تهران فراوانی بیشتری دارند. ضمن آنکه بیماریهای قلبی و عروقی از عمدهترین دلایل مرگ علیالخصوص در استانهایی مانند خوزستان و بوشهر است.
همین آمار نشان میدهد پراکندگی بیماریهای مختلف در سطح کشور متفاوت بوده و درنتیجه نیاز استانها به انواع پزشک متخصص و فوقتخصص برحسب تفاوت در پراکنش بیماری متفاوت خواهد بود.
بهعنوانمثال در استان خوزستان میزان دسترسی به پزشک متخصص قلب و عروق و در استان مازندران میزان دسترسی به کلینیکها و تخصصهای درمان انواع سرطان (علیالخصوص سرطان دستگاه گوارش و سرطان دستگاه تنفسی بهعنوان دو سرطان شایع در ایران) حائز اهمیت است، موضوعی که مستقیما با میزان پراکنش پزشک متخصص در کشور در ارتباط است.
کمبود سرانه پزشک در ایران نسبت به جهان و منطقه
کمبود سرانه پزشک در کشور موضوع جدیدی نیست. سرانه پزشک نسبت به جمعیت در ایران در قیاس با کشورهای پیشرفته و حتی درحالتوسعه مانند ترکیه از شکاف بسیار زیادی خبر میدهد. طبق آمار سازمان بهداشت جهانی در ایران 15 پزشک به ازای هر 10 هزار نفر وجود دارد، درصورتیکه در بسیاری از کشورها این تعداد، بالای 30 پزشک به ازای این جمعیت است. علاوه بر آن طبق همین آمار، ایران میان کشورهای منطقه هم از سرانه پزشک پایینتری برخوردار است و در مقایسه با بسیاری از کشورهای منطقه مانند عربستان، لبنان، تاجیکستان، فلسطین و... رتبه کمتری دارد. طبعا اگر بخواهیم در این آمارها دقیقتر شویم وضعیت سرانه پزشکان متخصص بغرنجتر خواهد بود، مسالهای که با توجه به توزیع جغرافیایی نامتعادل پزشکان متخصص و فوقتخصص در کشور موجب عدمدسترسی بیماران به پزشک متخصص در بسیاری از استانها میشود.
وضعیت بغرنج سرانه پزشک متخصص
طبق سالنامه آماری سال 99، تعداد پزشکان متخصص شاغل در این سال حدود 18 هزار و 342 نفر و تعداد پزشکان فوقتخصص شاغل 2917 نفر برآورد شده است. بر اساس سرشماری نفوس و تعداد جمعیت استانهای مختلف در سال 99 بهخوبی کمبود پزشک متخصص در کشور محسوس است، علیالخصوص در برخی استانها که به ازای هر 10 هزار نفر جمعیت حدود 2 تا 3 پزشک متخصص وجود دارد! همین آمار روایت میکند که سرانه پزشک متخصص در ایران با استانداردهای جهانی فاصله بسیاری دارد.
در نمودار، توزیع پزشکان متخصص و فوقتخصص در کشور بر اساس سالنامه آماری سال 99 نشان داده شده است.
توزیع نامتعادل و ناعادلانه پزشک متخصص در کشور
همانطور که مشخص است توزیع پزشکان متخصص در برخی استانهای بزرگ مانند تهران، اصفهان، خراسانرضوی و فارس متمرکز شده است. این پراکنش ناعادلانه پزشک متخصص باعث معضل مهاجرت بیماران برای درمان به استانهایی مانند تهران میشود. اگر گذرتان به بیمارستانهای مرجع تهران افتاده باشد، چادر خوابی همراهان بیمار در حاشیه بیمارستان را حتما دیدهاید. افرادی که از استانهای دیگر برای پیگیری درمان بیمارشان به تهران مراجعه کرده و وقتی از چرایی این مساله پرسش میشود همگی جملات مشابهی را تکرار میکنند: «در شهرمان پزشک متخصص نداریم!»، «پزشک متخصص شهر برای بیمار اورژانسیمان برای دو ماه بعد وقت ویزیت داد!»
متخصص هست ولی کم است!
بر اساس مطالعه آماری صورتگرفته در مجله تخصصی اپیدمیولوژی ایران، توزیع تخصصی و جغرافیایی پزشکان متخصص در کشور در سال 1395 برآورد شد؛ مطالعهای که نتایج قابلتوجهی بهدنبال داشت.
بر اساس این مطالعه به ازای صد هزار نفر جمعیت، 4.4 متخصص و فوق تخصص جراحی، ۰.۹ متخصص مغز و اعصاب، 2.2 متخصص ارتوپدی، 6 متخصص زنان و زایمان، 5.4 متخصص داخلی، 2.5 متخصص قلب، ۰.۹ متخصص بیماریهای عفونی، 5.1 متخصص بیماریهای کودکان، 1.1 نورولوژیست، 1.7 متخصص گوش و حلق و بینی، 1.2 متخصص بیماریهای پوست و 1.3 متخصص اورولوژی وجود دارد. هرچند از آن سال تاکنون درصد این آمار تغییراتی داشته اما کلیت آمار نسبت به جمعیت بهوضوح نشان میدهد بسیاری از تخصصهای پزشکی با کمبود جدی در کشور مواجه است. بر اساس آمار سازمان نظام پزشکی کشور درحالحاضر بهصورت کلی 1141 متخصص بیماریهای عفونی، 4488 متخصص بیماریهای داخلی و 2138 متخصص بیماریهای قلب و عروق در کشور فعالیت دارند، یعنی به ازای هرصدهزار نفر از جمعیت 1.1 متخصص عفونی، 4.4 متخصص داخلی و 1.2 متخصص قلب و عروق وجود دارد؛ نسبتی که بهمراتب کمتر از استانداردهای جهانی است.
رشد فزاینده ناباروری و کمبود شدید متخصص
در بیماریهای زنان و زایمان نیز این کمبود پزشک بسیار ملموس است. در حال حاضر 5616 متخصص زنان در کشور فعالیت دارند. با توجه به جمعیت 41 میلیون و 588 هزاری زنان در کشور برآورد میشود به ازای هر صد هزار نفر جمعیت زنان 5.6 متخصص زنان وجود دارد که اکثر این متخصصان نیز در شهرهای بزرگی مانند تهران متمرکز شدهاند. درخصوص ناباروری و نازایی این آمار بهمراتب وضعیت بدتری را نشان میدهد. براساس آمار سازمان نظام پزشکی حدود 138 فلوشیپ ناباروری و IVF (باروری با لقاح مصنوعی) در کشور وجود دارد. با توجه به رشد فزاینده نازایی و حدود 4 میلیون زوج نابارور در کشور کمبود تخصصهای بیماریهای زنان وضعیت بدتر و حیاتیتری دارد. جدول زیر تعداد برخی از تخصصها و فوقتخصصها و نسبت آنها به صد هزار نفر جمعیت را در سالجاری نشان میدهد.
3 پیشنیاز رفع کمبود پزشک در کشور
با توجه به همه این آمارها پرواضح است تعداد پزشکان متخصص در ایران علاوهبر عدمتوزیع نامناسب و غیرعادلانه در کشور با کمبود شدید مواجه بوده و این عدمدسترسی به متخصصان در استانهای محروم جدیتر است. علل مرگومیر در استانهای مختلف نیز نشان میدهد لازم است پراکنش پزشکان متخصص در استانها بر اساس الگوهای بیماری و مرگومیر صورت گیرد، بهعنوانمثال در استانهای شمالی کشور با توجه به شیوع نسبتا بالای انواع سرطان باید متخصص سرطان و تومور در این استانها در دسترستر باشد، ضرورتی که تاکنون بهعلت کمبود پزشک رخ نداده است. این چالشها اگر با فراهم کردن زیرساختها و امکانات و افزایش ظرفیت تخصصهای پزشکی و توزیع عادلانه این تخصصها در کشور مدیریت نشود میتواند منجر به عدمکنترل الگوهای بیماری و مرگومیر در استانها و از طرفی مهاجرت از دیگر استانها به تهران برای پیگیری درمان بیماران و افزایش تحمیل هزینههای اضافه به سیستم بهداشت و درمان کشور شود؛ هرچند افزایش تخصصهای رشته پزشکی با فراهم شدن زیرساختهای آموزشی و رفاهی خصوصا در استانهای محروم باید صورت بگیرد وگرنه سیکل معیوب تمرکز متخصصان در استانهای بزرگ و عدمدسترسی عادلانه به پزشکان متخصص ادامه خواهد داشت.
دیدگاه تان را بنویسید