
پناهیان: برخی سخنان اخلاقی و سیاسی در جامعه ما شبیه سخنان خوارج و معاویه است
حجتالاسلام پناهیان گفت: ما باید تحریفها و انحرافها از دین را بشناسیم. اگر نامهها و نصایح اخلاقیِ معاویه خطاب به امیرالمؤمنین (ع) و حرفهای خوارج علیه ایشان را بخوانیم، آنوقت میتوانیم در جامعه خودمان شبیه آن را پیدا کنیم.
به گزارش خودکارنیوز، حجتالاسلام علیرضا پناهیان در سحرهای ماه مبارک رمضان با حضور در برنامه «ماه من» که بهطور مستقیم از شبکه سه پخش میشود درباره تلقیهای ناصواب از دین و آثار تحریف دین گفتگو کرد.
فریب حرفهای درست را نخوریم؛ داخل هر سخن غلطی حرفهای درستی هست!
یکی از وجوه تحریف دین را در اینجا میخواهم بیان کنم، اما قبل از آن باید یک توضیحی را خدمت شما عرض کنم. ما وقتی با یک حرف غلط یا با یک انحراف در دین مواجه میشویم، باید مطمئن باشیم که داخلش حرفهای درست زیادی هست؛ لذا فریب حرفهای درست را نخوریم. البته گاهی از اوقات فقط حرف درست است، به قول امیرالمؤمنین (ع) «کَلِمَةُ حَقٍّ یُرَادُ بِهَا بَاطِلٌ» (نهجالبلاغه، خطبه۴۰) گاهی از اوقات هم حرف درست، آمیخته با حرف غلط است «یُؤْخَذُ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ وَ مِنْ هَذَا ضِغْثٌ فَیُمْزَجَانِ» (نهجالبلاغه، خطبه۵۰) اینها توضیحات امیرالمؤمنین (ع) است که پای آن جنگیدند و کشته دادند و کشتند تا جلوی این وضعیت انحرافی جامعه را بگیرند و بلکه جلوی تحریف دین را بگیرند.
کاری که امیرالمؤمنین (ع) با خوارج انجام دادند، بسیار سخت و هولناک بود، به حدی که کسانی مثل ابنملجم از امیرالمؤمنین (ع) بریدند، برخی میگویند که ابنملجم حتی در نبرد با خوارج هم در کنار امیرالمؤمنین (ع) بوده و جزو خوارج نبوده است. اما وقتی دید که حدود دو هزار نفر از خوارج کشته شدند، کم آورد و بالاخره برید!
تحریف دین موجب میشود ابنملجمی که قبلاً احکامگوی مدینه بود، تبدیل به قاتل علی (ع) شود!
کشته شدن دوهزار نفر از اهالی شهر کوفه در آن زمان خیلی رقم هولناکی بود، مگر در آن زمان کوفه چقدر جمعیت داشت! تازه این کشتهشدهها بچه و خانواده داشتند، صدای نالههای اینها در شهر میپیچد، خُب ابن ملجم با دیدن این نالهها، بالاخره برید و گفت: چرا اینهمه قتل و کشتار باید صورت بگیرد؟
این چه دینی است که ابنملجمی که یک زمانی مسئله احکامگوی مدینه بوده، یک ارزیابیِ اخلاقی غلط از امیرالمؤمنین (ع) پیدا کرد و حاضر به قتل حضرت شد. این ناشی از جریان تحریف دین است؛ تحریفی که صرفاً با چند تا مباحثه و سخنرانی صورت نگرفته بود.
به اهل تحقیق پیشنهاد میدهم که نصایح اخلاقی و نامههای معاویه به امیرالمؤمنین (ع) را مطالعه کنند!
بنده برای دوستان اهل تحقیق، یک پیشنهاد دارم که بروند مطالعه کنند که معاویه به امیرالمؤمنین (ع) چه نامههایی مینوشت و در این نامهها چه نصایح اخلاقیای مطرح میکرد! آدم یکدفعهای میلرزد که آیا کسانی که این نامههای معاویه را خواندهاند چیزی از اعتقادشان به امیرالمؤمنین (ع) باقی مانده است! فکر نکنید آنجا معاویه چرت و پرت میگفت! نه حرفهای سنگینی میزد، مثلاً میگفت: «یا علی، تو سابقه بلندی در اسلام داری، کاری نکن دچار حبط عمل بشوی، حسادت میتواند این اثرات را داشته باشد...»
شما وقتی این نامههای معاویه را میخوانید میبینید که از منظر یک اسلامخواه دارد نامه مینویسد! بالاخره او با این حرفها خیلیها را مجاب کرده بود و علیه امیرالمؤمنین (ع) لشکر جمع کرده بود، هفتادهزار نفر از این لشکر، در مقابل امیرالمؤمنین (ع) در صفین کشته شدند! اینها را چگونه درست کرد؟ این چه دینی است!
برخی سخنان اخلاقی و سیاسی در جامعه ما شبیه سخنان خوارج و معاویه است
این انحرافهای از دین و این تحریفها را باید بشناسیم. اگر ما این انحرافها را بشناسیم و اگر نامههای معاویه را بخوانیم و سخنرانیهای معاویه و عمروعاص علیه امیرالمؤمنین (ع) را مطالعه کنیم و اگر حرفهای خوارج را بخوانیم، آنوقت میتوانیم در جامعه خودمان شبیه آن را پیدا کنیم، چون میبینیم که بعضیها شبیه همان حرفها را میگویند.
بعضی وقتها در حرفها و سخنان دینی ما شبیه حرفهای خوارج هست؛ یعنی ما میخواهیم دین را تبلیغ کنیم ولی شبیه خوارج حرف میزنیم! مثلاً گاهی شبیه خوارج، اخلاقی حرف میزنیم، شبیه خوارج، سیاسی حرف میزنیم، شبیه معاویه، اخلاقی حرف میزنیم! باید ببینیم این انحرافهایی که در دین پدید آمده چیست؟
قرآن میفرمایید: «یَا أَهْلَ الْکِتَابِ لِمَ تَلْبِسُونَ الْحَقَّ بِالْبَاطِلِ وَتَکْتُمُونَ الْحَقَّ» (آلعمران، ۷۱) چرا حق و باطل را با هم در میآمیزید و در این حق و باطل گوییها، حق را پنهان میکنید؟
دیدگاه تان را بنویسید