ادبیات متفاوت رسانههای غربی در پوشش ناآرامیهای ایران و فرانسه
آن چیزی که باید به عنوان چالش نحوه اطلاع رسانی اتفاقات اخیر فرانسه مورد توجه گیرد نوع پوشش رسانهای اعتراضات گسترده از اروپا و در حال حاضر خاص کشور فرانسه است.
به گزارش خودکارنیوز، برنا نوشت، «اروپا مانند باغ میماند و الباقی کشورهای دنیا مانند جنگل است و جنگلیهای وحشی به باغهای زیبا حمله میکنند!» این اظهارات نژادپرستانه مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا چند ماه قبل از اعتراضات فرانسه است. اظهارات متناقضی که بعد از تحولات فرانسه خلاف آن ثابت شد و نشان داد کشته شدن یک نوجوان ١٧ ساله در حومه شهر نانتر توسط پلیس، از دیگر ابعاد مختلف خشونت پلیس فرانسه به عنوان خشنترین نیروی نظامی اروپا است که عنوان کند باغهای زیبا هم دست کمی از جنگلهای وحشی ندارند.
فرانسه این روزها شاهد صحنه اتفاقاتی است که افزون بر خشنترین رفتار پلیس، شدیدترین و بیشترین شمار اعتراضات و نیز بالاترین حجم اعتراضات را به خود دیده و شهروندان فرانسوی زیادی هجمههای وحشیانهای را تحمل میکنند. در این بین، اما پلیس فرانسه معتقد است این ابزارهای خشونت آمیز تنها برای حفظ نظم و امنیت است و چنین اقداماتی در آشوبهای کنونی الزامی است.
قاعدتاً آن چیزی که در همه جای جهان قابل تعمیم است این است که زمانی که جرقهای از اعتراض زده شود افرادی چه خواسته و چه ناخواسته بنا بر هر اعتراضی که داشته باشند به خیابان میآیند و همرنگ جماعت میشوند. در طی اعتراضات گستردهی فرانسه طبق آخرین آماری که وزارت کشور دولت فرانسه اعلام کرده است ۷۱۹ نفر در جریان اعتراضات شب گذشته دستگیر شدند و تقریبا در تمام شهرهای فرانسه از جمله مونپلیه در جنوب، استراسبورگ در شرق، رِن در شمال غربی، مارسی، نیس و پاریس درگیریهای شدیدی بین شرکتکنندگان در ناآرامیها و نیروهای امنیتی رخ داده است. حتی فشارهای مختلف به سوی استفاده از شبکههای اجتماعی در فرانسه نیز کشیده شده است تا جایی که وزیر دادگستری فرانسه اعلام کرد: «قصد داریم حساب کاربری کاربران جوان شبکههای اجتماعی که از این شبکهها برای تعیین زمان، مکان و نحوه شلوغبازی استفاده میکنند را از بین ببریم.»
وی عنوان کرده است «از دادستانی عمومی میخواهم تا اسنپچت و اپراتورهای مشابه آن را توقیف کند؛ اپراتورهایی که جوانان را تحریک کرده و آنها را قادر میسازند تا زمان و مکان قرار برای آشوب را تعیین و تبادل کنند.».
اما نکته قابل توجه کجاست؟ آن چیزی که حالا باید به عنوان چالش نحوه اطلاع رسانی این اتفاقاتی مورد بررسی قرار گیرد، نوع پوشش رسانهای چنین اعتراضاتی گستردهای از اروپا و در حال حاضر خاص کشور فرانسه است. چه نوع پوشش رسانهای کشورهای غربی و چه نوع پوشش رسانههای فارسی زبان خارج نشین!
این روزها نقل قولهای متفاوت، مبهم و حتی سانسورهای شدید خبری از ماجرای قتل نائل مرزوقی و اتفاقات بعدی آن، شگرد رسانهای است که در پیش گرفته شده است تا خشونت پلیس در این باره کمرنگ شود و حتی جای قاتل و مقتول هم عوض شود. اینها همان کسانی هستند که دم از رعایت حقوق بشر میزنند و در اتفاقاتی که پاییز ۱۴۰۱ در کشور ما رخ داد خودشان و رسانه هایشان از جمله فرانسه، با حمایت از افراد حاضر در خیابانهای ایران، از خواستههای آنان دفاع و خواستار عدم برخورد خشونتآمیز با معترضین ایرانی بودند.
حالا رفتار خشونت آمیز خودشان در کنار رفتارهای رسانهای بشردوستانهای که از خود به نمایش گذاشتند، بار دیگر دوگانگی و مغرضانه بودن رفتارها و ادعاهای این کشورها را آشکار کرد و نشان داد که لفظ رعایت حقوق بشر برای آنها نه یک هدف بلکه یک ابزار و وسیله برای اعمال فشار بر سایر کشورهاست که خودشان هیچ بوی از آن نبرده اند.
آن روزها که اعتراضاتی در ایران رخ داده بود وقتی صفحات رسانههای فارسی زبانی، چون بی بی سی فارسی، ایران اینترنشنال، من و تو و ... که دنبال میکردی، ثانیهای یکبار اخبار، ویدیو و تولیدات رسانهای مختلفی منتشر میشد که همگی به طوری میخواست نشان دهد که تمام شهرهای ایران صحنهی اعتراضات خونینی است که پلیس، حکومت و دولت، مردم ایران را زیر شکنجههای خود قرار داده است.
اما حالا انگار نه انگار که صحنههای اعتراضیای در فرانسه وجود دارد چرا که دیگر مانند اتفاقات چند وقت گذشته خبرهای پر سر و صدا منتشر نمیشود یا اصلا چیزی منتشر نمیشود و سرکوبهای خبری زمانی که واقعیت بر علیه خودشان است باید اعمال شود.
این رسانهها زمانی که قرار است به اعتراضات اخیر فرانسه بپردازند اخباری مانند اینکه «رییس جمهور فرانسه خواستار این شده است که والدین فرزندان خود را از اعتراضات دور نگه دارند» را منتشر میکنند و تنها رأفت و مهربانیشان این است که به والدین فرانسوی هشدار دهند «اگر فرزندانشان را کنترل نکنند، جریمه میشوند و به زندان خواهند رفت؛ آن هم دو سال زندان و جریمه ۳۰ هزار یورویی»!
حتی عوامل و مهرههای کلیدی این سرویسهای خبری که در صفحات شخصی خود به موضوعات مختلف ایران به هر نحوی دامن میزنند، زمانی که به اصطلاح چیزی به نفعشان نیست از بازنشر آن خودداری میکنند، سکوت خبری پیش میگیرند و یا به انتشار ٢ تا ٣ خبر کلی بسنده میکنند.
چه بخواهند اطلاع رسانی درستی از آشوبهای فرانسه داشته باشند چه نخواهند؛ آن چیزی که قابل بررسی است این است که خشونت پلیسفرانسه در مقابل معترضین در مقایسه با برخورد نیروهایانتظامی ایران اساساً قابلمقایسه نیست. چرا که فرانسویها به شکل عریانی به مقابله با مردم کشورشان میپردازند تا جایی که نخستوزیر این کشور دستور میدهد خودروهای زرهی برای مقابله با مردم مستقر شوند و حتی مکرون اعلام میکند که روی حمله به اماکن دولتی حساس است و برخورد با کسانی که دست به چنین اقدامی بزنند قطعی است، اما در ایران، نیروهای حافظامنیت با کمترین تجهیزات و حتی دستخالی جلوی افرادی رفتند که در پوشش معترض، اما اسلحه به دست برای ترور و خرابکاری وارد میدان اعتراضات شده بودند.
از اتفاقات پاییز ١۴٠١ ایران تا اعتراضات این روزهای کشور فرانسه زمان زیادی نمیگذرد، اما همین زمان کوتاه کافی بود تا ژستهای دروغین و سیاسیکاری فرانسویها برملا شود و اتفاقاتی که امروز در کف خیابانهای شهرهای مختلف این کشور میگذرد نشان از این دهد که امر سیاسی موضوعی است که میتواند در هر جا رخ دهد، اما واکنشهای متفاوتی داشته باشد. آنها نشان دادند که درباره یک امر مشخص زمانی میتوان موضوع را انتقادی کرد و دائما با ابزارهای مختلف به آن پرداخت و در زمان دیگری در مواجهه با همان مسئله مشابه، رویکردی را در پیش گرفت که وجه سرکوبی دارد و حتی به آن موضوع اصلا پرداخته نشود.
دیدگاه تان را بنویسید